کد خبر : 194181
تاریخ انتشار : جمعه 4 مارس 2022 - 19:00

داستان زندگی سلطان ارتعاش ایران؛ رنه سینانی

داستان زندگی سلطان ارتعاش ایران؛ رنه سینانی

  وقتی که قرار است که از خدمات و تولیدات یک مجموعه یا سایت یا … استفاده کنید که در حوزه تولید اطلاعات فعالیت می‌کند، قبل از هر چیزی نیاز به اطمینان خاطر دارید. برای به دست آوردن اطمینان خاطر نیز، نیازمند این هستید که درک کنید فردی که پشت این همه تولید و فرایند

 

وقتی که قرار است که از خدمات و تولیدات یک مجموعه یا سایت یا … استفاده کنید که در حوزه تولید اطلاعات فعالیت می‌کند، قبل از هر چیزی نیاز به اطمینان خاطر دارید. برای به دست آوردن اطمینان خاطر نیز، نیازمند این هستید که درک کنید فردی که پشت این همه تولید و فرایند ایجاد پیام‌های مورد نظر شماست، کیست و آیا خودش نسبتی با این حوزه دارد یا نه! به همین دلیل است که شما نیازمند آن هستید تا با رنه سینانی، بنیانگذار مجموعه سوخت جت بیشتر آشنا شوید.

متولد دهه هفتاد

رنه سینانی، یک ارمنی ایرانی است که در سال ۱۳۷۲ به دنیا آمده است. پدر او درگیر کار آزاد بود و به نوعی کارآفرین محسوب می‌شد. البته شکست‌های مختلفی هم در کارش خورده بود. به نوعی می‌توان گفت رنه در خانواده‌ای به دنیا آمده و بزرگ شده است که در آن نشانه‌های کارآفرینی و توسعه فردی وجود داشته است.

 

درس‌های روزگار مدرسه

از دوره‌ای که رنه وارد مدرسه شد، تغییراتی در نگرش او ایجاد شد. او در منطقه‌ای بود که فرزندان خانواده‌های پولدار و متمول را نیز در کلاس خود حاضر می‌دید. او متوجه می‌شد که این بچه‌ها، چقدر آسایش خاطر بیشتری دارند و با چه امکاناتی می‌توانند از زندگی استفاده کنند. در واقع در همین مدرسه بود که متوجه شد پول، چه تغییرات مثبتی می‌تواند در زندگی یک فرد ایجاد کند و نسبت به تولید و داشتن ثروت، نگرش مثبتی پیدا کرد.

 

اولین بذرهای موفقیت

در واقع اولین تغییرات در رنه، با همین مقایسه‌ها شکل گرفت. آن‌ها خانواده‌ای بودند که از وضع مالی چندان خوبی بهره‌ نمی‌بردند. همین امر باعث می‌شد تا رنه وقتی شرایط خودش و دیگران را مقایسه می‌کرد، متوجه شود که ایراد کار از کجاست و اولین بذرهای ادبیات موفقیت و توسعه فردی در ذهن او کاشته شود.

 

احساس قدرت یک نوجوان

از جمله اتفاقات جالبی که در دوران مدرسه برای او افتاد، آشنایی‌اش با رایانه و کدنویسی و استفاده از نرم‌افزارها بود. او پسربچه‌ای به شدت برونگرا و پر شر و شور بود. به همین دلیل علاقه‌مند شد تا حتی کدهایی بنویسد که وقتی آن‌ها را در فلاپی‌ها و سی‌دی‌هایی تحویل بچه‌ها می‌داد، بتواند رایانه‌های آن‌ها را به هم بریزد. البته این کار، کار جالبی نبود؛ اما برای یک نوجوان به نوعی یک قدرت محسوب می‌شد؛ چرا که درک می‌کرد قادر به انجام کارهایی است که دیگران عاجز از آن هستند.

 

حتی کرایه هم نداشت

به مرور که سن او بالاتر رفت، متوجه مشکلات مالی خودش و خانواده‌اش نیز شد. به گفته خودش گاهی حتی کرایه هم نداشت. اما او کسی نبود که بتواند این شرایط را تاب بیاورد و قصد داشت هر طوری که شده کاری انجام بدهد. به همین دلیل با مجموعه‌ای کار کرد که بازی‌های رایانه‌ای را در اختیار مخاطبان خودش می‌گذاشت. او در هنگامه همکاری با این مجموعه، درآمد خوبی هم داشت؛ البته در مقایسه با دیگر هم سن و سال‌های خودش. برای اولین بار بود که طعم خوش آزادی و قدرتی که پول در اختیارش می‌گذاشت را می‌چشید. اما این روزگار خوب چندان نپایید و این مجموعه تعطیل شد.

 

سلام به دنیای کتاب‌ها

خانواده رنه به دلیل مشکلاتی که داشتند، ناچار شدند تا محل زندگی‌شان را تغییر داده و به منطقه‌ای ارزان‌تر نقل مکان کنند. همین دوری از محل زندگی سابق، باعث شد تا این جوان برونگرا، تبدیل به فردی درونگرا شود؛ چرا که چاره‌ای جز این هم نداشت. او که نمی‌توانست ارتباطات گذشته‌اش را داشته باشد، به دوستان کاغذی‌اش، یعنی کتاب‌هایی که داشت،‌ پناه برد.

علاقه به تولید محتوا

در جریان همین ماه‌ها و سال‌ها بود که او کم‌کم متوجه علاقه خودش به تولید محتوا شد. البته هنوز در حدی نبود که بتواند به این کار ورود پیدا کند و باید زمان بیشتری می‌گذشت تا بتواند در این حوزه فعالیت داشته باشد. در نهایت تصمیم گرفت که در کنکور شرکت کند. او که فردی درس‌خوان بود و در برخی از درس‌ها نمره‌های درخشان و حتی مقام‌های خوبی در المپیادهای درسی گرفته بود، تصمیم‌اش را گرفت؛ باید قبول می‌شد و به رشته مهندسی صنایع می‌رفت. جایی که هم می‌توانست عطش خودش نسبت به صنایع و درس‌های فنی را پاسخ بدهد؛ هم به نیاز خودش به مدیریت منابع انسانی نیز پاسخ بدهد. به نوعی با یک تیر، دو نشان بزند.

 

تصمیم کنکوری

او تصمیم گرفت که در کنکور به رتبه‌های قابل توجه دست پیدا کند. چرا که نه؟ مقام‌هایی که در المپیادها به دست آورده بود، او را حسابی به خودش مطمئن می‌کرد. به همین دلیل بود که تصمیم گرفت از سیستم رهبانی برای ایجاد تمرکز استفاده کند؛ یعنی یک سال خودش را در انباری خانه‌شان حبس کرد تا تمام توجه‌اش را به درس خواند معطوف کند. البته که شرایط خیلی سختی بود؛ اما او هدفی داشت و برای هدفش سخت می‌جنگید.

 

افسرده‌حالی بعد از شکست در کنکور

او موفق شد که این یک سال را با هر سختی که بود به پایان برساند. بعد از کنکور نیز تصمیم گرفت در جایی سرگرم کار شود. اما زندگی، سرسخت‌تر از آن بود که به قدرت اراده او توجه کند. رتبه ده هزاری که در کنکور به دست آورد، باعث شد تا چند ماهی افسرده‌حال بشود. او که به خودش حسابی مطمئن بود، تصور می‌کرد که به دانشگاهی دولتی خواهد رفت. اما حالا فقط می‌توانست همان مهندسی صنایع را در دانشگاه آزاد بخواند؛ آن‌هم در حالی که باید کلی هزینه صرف می‌کرد و این امر برای جوانی که در صدد کمک به خانواده‌اش بود، چندان خوشایند نبود.

 

صدای پای سرنوشت

سرنوشت برای رنه سینانی اما در همین دانشگاه آزاد قرار بود رقم بخورد. در اولین روز حضور خودش درانی دانشگاه، متوجه برگزاری یک سمینار کوچک در دانشگاه شد؛ با موضوع کارآفرینی. چون وقت آزاد داشت، به این سمینار رفته و پای صحبت‌های استادی که در آن تدریس می‌کرد نشست. کم‌کم حس کرد که چقدر به این درس‌ها و نکته‌ها نیاز دارد و چقدر دوست دارد این حوزه را به پیش برود.

 

تو موفق خواهی شد

وقتی تدرس استاد کارآفرینی تمام شد، نزد او رفته و به او گفت که می‌خواهد در این حوزه ورود کرده و تبدیل به فرد موفقی بشود. استاد نیز او را راهنمایی کرده و قرار شد تا کاری را شروع کند که بتواند به خودشناسی لازم برسد. در ابتدا تصمیم گرفت در حوزه تزئین و فروش درخت‌های کریسمس شروع به کار کند. کلی هم در این حوزه تلاش کردند ولی وقتی کار به مرحله اجرا رسید، نه خبری از فروش بود و نه خبری از مشتریان فراوان. مشکل کجا بود؟ استاد کارآفرینی به او گفت که مشکل، درانی بود که حوزه‌ای را انتخاب کرده بودند که اساساً در ایران درآمدزا نیست.

سلام به دنیای وردپرس

پوشاک، غذا، رایانه و … حوزه‌های دیگری بودند که سینانی به آن‌ها ورود پیدا کرد تا بتواند مسیر نهایی‌اش را پیدا کند. البته در برخی از این حوزه‌ها به موفقیت‌هایی هم رسید، اما در نهایت چیزی که برای او اهمیت داشت تجربه‌هایی بود که از این مسیرها به دست می‌آورد. او سرانجام بعد از تجربه‌های مختلفی که به دست آورده بود، به حوزه طراحی سایت آن‌هم بدون کدنویسی ورود پیدا کرد؛ چیزی که تحت عنوان وردپرس آن را می‌شناسیم. انگار که همه چیز دست به دست هم داده بودند تا او را به حوزه تولید محتوا برسانند.

 

ورود به دنیای انگیزشی‌ها

رنه سینانی که دست به فعالیت‌های زیادی می‌زد، معمولاً سعی می‌کرد که در این مسیر به خودش انگیزه هم بدهد؛ چرا که گاهی احساس می‌کرد خسته شده و توان ادامه دادن را ندارد. چنین بود که گاهی به سایت‌های خارجی سرک می‌کشید و متن‌های گرافیکی انگیزشی آن‌ها را جمع‌آوری و مطالعه می‌کرد تا بتواند انگیزه‌های لازم را به دست بیاورد. البته در ابتدای امر، این کارها را با توجه به نیاز شخصی که داشت انجام می‌داد. اما کم‌کم متوجه شد که این حوزه، درست همان حوزه‌ای است که می‌تواند تحت عنوان توانایی‌های ویژه، موجب رشد او شود.

 

درک درست از توانایی‌های ویژه

رنه سینانی به خوبی دریافته بود که توانایی ویژه، آن دسته از توانایی‌ها ما هستند که بدون سختی خاصی، به انجام آن‌ها گرایش داریم و بدون هیچ تب و تابی و تحمل سختی، در آن‌ها می‌توانیم یاد بگیریم و به پیش برویم. در واقع می‌دانست که این توانایی‌های ویژه، همان‌هایی هستند که به طور طبیعی هر انسانی انجامش می‌داد و به قدری برایش راحت و آسان بود که تصور می‌کرد دیگران هم آن را به همین راحتی انجام می‌دهند؛ در حالی که ابداً چنین نبود.

 

تولید سایت کارآفرینان جوان

او دریافته بود که توانایی ویژه او، همین مطالب و موضوعات و برنامه‌های انگیزشی است. اما چیزی که درک نمی‌کرد، چگونگی تبدیل این توانایی‌های ویژه به درآمدزایی بود. او بعدها تصمیم گرفت سایت ۱۲ceo.ir را ایجاد کرد؛ که آن موقع به نام کارآفرینان جوانان معروف شده بود. شعاری هم برای سایتش در نظر گرفته بود؛ همین شعار معروفی که قرار است آن‌ها اجازه فراموشی رویاها را به دیگران ندهند.

 

وقتی نشانه‌ها می‌آیند

نشانه‌ها در زندگی افراد موفق اهمیت زیادی دارند. تنها کافی است نشانه‌هایی که پیش روی شما پدیدار می‌شوند را دنبال کنید تا ببینید که کائنات و آفرینش و هوش بزرگی که در آفرینش وجود دارد، چه برنامه و نقشه‌ای برای شما در نظر گرفته‌اند. انگار که این نشانه‌ها برای رنه سینانی نیز در نظر گرفته شده بودند. او که به شدت به این حوزه علاقه‌مند شده بود، احساس کرد که تنها نیست. مخاطبان و دیگرانی هم بودند که با او، هم‌انرژی و هم‌داستان بودند و این مباحث را دنبال می‌کردند.

 

تولد سوخت جت

سایت ۱۲ceo.ir بعدها تبدیل به سایت سوخت جت شد. او تصمیم گرفت دفتری کوچک و اشتراکی در یک شرکت اجاره کند. روزها در این دفتر مشغول به کار بود تا برنامه‌هایش را دنبال کند. اما این دفتر بعد از مدتی تعطیل شد و او باز هم به وضعیت گذشته خودش بازگشت. اما تداوم و مقاومت و استقامت او، باعث شد تا نشانه‌ها خودنمایی کنند.

 

جسارتی که جواب داد

کم‌کم مشاهده کرد که سایت او بازدید خوبی دارد. بعد از این بود که تصمیم گرفت یکی از سخت‌ترین کارهای ممکن در حوزه تولید محتوا در بازار رسانه و تولید محتوای ایران را تجربه کند؛ فروش محتوای اشتراکی و پولی. وقتی که اولین نفر اشتراک را خریداری کرد، چیزی در ذهن او روشن شد که به او می‌گفت در حال طی کردن مسیر درستی است. بعدها طی این مسیر، باعث شد تا به فروش پکیج‌ها و خدمات اطلاعات‌محور و آموزشی دیگر هم فکر کند و در آن‌ها کم‌کم موفقیت را کسب کند.

 

از صفر تا موفقیت بزرگ

استاد کارآفرینی که او را قدم به قدم حمایت و هدایت می‌کرد راست می‌گفت؛ رنه سینانی قرار بود در آینده فردی موفق بشود، فقط در این‌جا خبری از آسانسور و پرواز نبود، باید قدم به قدم پیش می‌رود تا در هر قدم، خودش را بیشتر بشناسد. همین قدم به قدم رفتن بود که باعث شد تا حالا، جوانی که حتی در حفظ یک اتاق اداری اشتراکی هم درمانده بود، دفتری ۱۵۰ متری، یک تیم ۴۰ نفره از کارمندان و نویسندگان و همکاران، ۱۲۰ هزار ممبر سایت، ۲۰ هزار بازدید روزانه در سایت، میلیون‌ها دنبال‌کننده در اینستاگرام و … داشته باشد و سمینارهای او نیز، پر از متقاضیانی باشد که با نکته‌ها و حرف‌هایش ارتباط می‌گیرند.

 

سوخت جت چیست؟

مسیری که رنه سینانی طی کرده است، باعث شده است تا امروزه با مجموعه‌ای به نام سوخت جت روبه‌رو باشیم که هم به صورت اشتراک پولی از مخاطبان خود کسب درآمد می‌کند، هم دوره‌های آموزشی مختلفی در حوزه توسعه فردی و انگیزشی دارد. برخی از این دوره‌ها با نام‌های ماشین پول‌سازی، ارتعاش ثروت، مهندسی امواج ذهنی، مدیریت زندگی، شاه‌کلید و … امروزه در میان علاقه‌مندان به توسعه فردی مشهور هستند.

 

نتیجه یک تلاش سه ساله

البته امروزه لقبی دیگر نیز به این جوان موفق در حوزه توسعه فردی داده‌اند؛ سلطان ارتعاش. دلیل این لقب هم دوره‌های ارتعاش و جذب ثروت اوست که علاقه و تعصب زیادی هم به آن دارد. او سه سال وقت صرف کرده تا از کارکردهای ذهن مطلع شده و «سیستم ارتعاش» را کشف کند. سیستمی که درآمد او را در سه سال، ۱۳۰ برابر کرده است و اعتقاد عجیبی به آن دارد.

 

موفقیتی که ادامه دارد…

امروزه رنه سینانی و سوخت جت، مانند دو برادر دوقلو شانه به شانه هم پیش می‌روند. البته او بخت خود را در استارت‌آپ‌های دیگری هم آزموده و در آن‌ها نیز به موفقیت رسیده است. او به آینده فکر می‌کند و برنامه‌های زیادی برای گسترش این مجموعه و ادبیات توسعه فردی و ثروت‌آفرینی دارد؛ چیزی که احساس می‌کند به نوعی مأموریتی تعریف شده و در نظر گرفته شده برای اوست.

سینانی همچنین با افراد و وانان زیادی که در این حوزه سرگرم کار هستند و به موفقیت رسیده‌اند نیز ارتباطات گسترده‌ای داشته و حتی گاه دوره‌های مشترکی نیز با آن‌ها برگزار می‌کند. او به نوعی سعی می‌کند که موفقیت را زندگی کند و با افرادی معاشرت کند که به پیش رفتن او کمک می‌توانند بکننند.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.